ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | 3 | 4 | 5 | ||
6 | 7 | 8 | 9 | 10 | 11 | 12 |
13 | 14 | 15 | 16 | 17 | 18 | 19 |
20 | 21 | 22 | 23 | 24 | 25 | 26 |
27 | 28 | 29 | 30 | 31 |
و آتش چنان سوخت بال و پرت را
که حتی ندیدیم خاکسترت را
به دنبال دفترچه خاطراتت
دلم گشت هر گوشه سنگرت را
و پیدا نکردم در آن کنج غربت
به جز آخرین صفحه دفترت را
همان دستمالی که پیچیده بودی
در آن مهر و تسبیح و انگشترت را
همان دستمالی که یک روز بستی
به آن زخم بازوی همسنگرت را
همان دست هایی که پولک نشان شد
و پوشید اسرار چشم ترت را
سحرگاه رفتن زدی با لطافت
به پیشانی ام بوسه آخرت را
وبا غربتی کهنه تنها نهادی
مرا آخرین پاره پیکرت را
و تا حال می سوزم از یاد روزی
که تشییع کردم تن بی سرت را
کجا می روی ای مسافر؟ درنگی!
ببر با خودت پاره دیگرت را
محمدکاظم کاظمی
امروز سالگرد یکی از کسانی ست که در جنگ تحمیلی برای دفاع از میهنش جانش را فدا کرد
این شعرو تقدیم میکنم به دایی عزیزم:شهید محمود شعاعی نقندر
منم براشون طلب آمرزش میکنم و از خدا میخوام رستگار بشند...

ممنون عزیزم.
آخی....الهی....
ممنون
سلام من لینکت کردم عزیزم تو هم من رو با تیتر وبم لینک می منی



باشه عزیزم
چرا لینکم نکردی؟؟؟♥♥♥♥

خ
باشه عزیزم باشه.
خدا بیامورزشون
ممنون عزیزم
...
afarin b to k b hoghughe shahid ehteram mizari
ممنون عزبزم
خدا بیامرزدشون....فاتحه بخونین
خیلی ممنون
عموی منم شهید شدن
خدا بیامرزدشون